جدول جو
جدول جو

معنی پس رفتن - جستجوی لغت در جدول جو

پس رفتن
به عقب بازگشتن، عقب رفتن
تصویری از پس رفتن
تصویر پس رفتن
فرهنگ فارسی عمید
پس رفتن
(وَ دَ)
عقب رفتن، تنزل (مقابل پیش رفتن و پیش آمدن، ترقی) : دعسقه...، پس رفتن. دغنجه، پس رفتن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پس رفتن
عقب رفتن، عقب رفتن مقابل پیش آمدن، تنزل مقابل پیش رفتن پیش آمدن
تصویری از پس رفتن
تصویر پس رفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واپس رفتن
تصویر واپس رفتن
پس رفتن، عقب رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
گرفتن چیزی که به کسی داده شده، واستدن
چیزی را که فروخته شده از خریدار گرفتن و پول آن را رد کردن
فرهنگ فارسی عمید
(غَ مَ گِ رِ تَ)
دست کشیدن. کناره کردن، عقب کشیدن، بازایستادن. عقب رفتن. بازرفتن. (ناظم الاطباء) :
هر که صبر آورد گردون بر رود
هر که حلوا خورد واپس تر رود.
مولوی.
- واپس رفتن آب دریا و رودخانه، جزر
لغت نامه دهخدا
(وُ)
گرفتن چیزی بعد از آنکه داده باشند. بازستدن چیزی که داده باشند. فرازگرفتن. بازگرفتن. واستدن. استرداد (ابداً تسترد ماوهب الدهر فیالیت جوده کان بخلا).
- پس گرفتن بایع سلعه را از مشتری و غیره، بازگرفتن بایع متاع فروخته را از مشتری و ردّ بهای آن.
- پس گرفتن درس طفل و غیره، شنیدن معلم سبق خوانده و آموخته طفل را از طفل.
، پاداش و بادافراه یافتن. بمکافات رسیدن.
- امثال:
از هر دست بدهی پس میگیری، یا از هر دست دادی پس میگیری
لغت نامه دهخدا
(وُ مَ)
جواب گفتن. پاسخ دادن، خاصه دشنام را: دشنامهای او را پس گفتن
لغت نامه دهخدا
انجام شدن، بجوش آمدن و از سر ریختن آب در ظرف غذا بغلیان آمدن یا بسر رفتن کار. انجام شدن کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بس گرفتن
تصویر بس گرفتن
باز ماندن بس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس گفتن
تصویر پس گفتن
پاسخ گفتن جواب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
چیز داده را گرفتن فراز گرفتن باز گرفتن واستدن استرداد: کتابش را پس گرفت، مکافات یافتن پاداش یافتن پاد افراه یافتن: از هر دست که بدهی پس میگیری. یا پی گرفتن بایع سلعه را از مشتری. متاع فروخته را از مشتری پس گرفتن وردبهای آن. یا پس گرفتن درس از طفل. درس خوانده را از طفل پرسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
((~گِ رِ تَ))
چیز داده را گرفتن، بازگرفتن، واستدن، متاع فروخته شده را از مشتری بازگرفتن و رد بهای آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
عدٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
Repossess, Withdraw
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
récupérer, retirer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
изымать , снимать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
取り戻す , 引き出す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
واپس لینا , واپس لینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
ফিরিয়ে নেওয়া , প্রত্যাহার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
kuchukua tena, kujiondoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
geri almak, geri çekmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
되찾다 , 철회하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
पुनः प्राप्त करना , वापस लेना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
לשוב אל , למשוך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
wiedererlangen, abheben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
mengambil kembali, menarik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
เอาคืน , ถอน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
terugnemen, terugtrekken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
recuperare, ritirare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
recuperar, retirar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
取回 , 撤回
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
odzyskać, wycofać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
забрати назад , забирати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پس گرفتن
تصویر پس گرفتن
recuperar, retirar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی